جایی برای با هم بودن تا .... ابد

چند نفر بر اثر یک اتفاق در یک جا به اسم دانشگاه ۴ سال کنار هم لحظه های فراموش نشدنی ساختند و حالا اینجا تا ابد کنار هم میمونن

جایی برای با هم بودن تا .... ابد

چند نفر بر اثر یک اتفاق در یک جا به اسم دانشگاه ۴ سال کنار هم لحظه های فراموش نشدنی ساختند و حالا اینجا تا ابد کنار هم میمونن

ترم یکی !

یادمه ترم 1 بودیم اون موقع استاد عظیمی هرکس بعد از خودش میومد سر کلاس راه نمی داد. یه روز صبح من 5 دقیقه دیر رسیدم سر کلاسش نگاه کردم دیدم چراغا رو خاموش کرده که درسو شروع کنه ولی پشتش به در بود و داشت با یکی از بچه ها حرف میزد منم یواشکی درو باز کردم و رفتم ته کلاس نشستم سر جام اصلا هم به روی خودم نیوردم که دیر اومدم

نظرات 4 + ارسال نظر
پتیت شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 06:32 ب.ظ

آره یادمه مارمولک

ما هیچیمون مثل ترم یکیا نبود

حجت یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:33 ب.ظ

بابا زنگ...

چاکریم

فرشته یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:50 ب.ظ

سر عظیمی رو کلاه میذاری
اگه آدرس وبلاگ رو براش میل نکردم

نامردی نکن دیگه فرشته
یادت نیست اومدم پیش خودت نشستمااا

فرشید دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:16 ب.ظ

منم یادمه من بجای تو می ترسیدم قلبم تندتند میزد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد