بی تو شعر حمید مصدق
ادامه مطلب رو بخونید شعر مورد علاقه ی منه
بی تو توفان زده ی دشت جنونم
صید افتاده به خونم
تو چه سان میگذری غافل از اندوه درونم
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر سفر کردی و رفتی
قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم
تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم
تو ندیدی
نگهت هیچ نیافتاد به راهی که گذشتی
چو در خانه ببستم
دگر از پای نشستم
گوییا زلزله آمد
گوییا خانه فرو ریخت سر من
بی تو من در همه ی شهر غریبم
بی تو کس نشنود از این دل بشکسته صدایی
بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوایی
تو همه بود و نبودی
تو همه شعر و سرودی
چه گریزی ز بر من که ز کویت نگریزم
گر بمیرم ز غم دل با تو هرگز نستیزم !!!
من و یک لحظه جدایی ؟!!
نتوانم نتوانم
بی تو من زنده نمانم
سلام.
خیلی قنگ بود.
تو همه بود و نبودی
تو همه شعر و سرودی
شادی واقعا قشنگ بود...
اوهوم
سلیقه ی منه دیگه
تو؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا میزنی عژیژم ؟ خودتو منظورم بود